مسیج

عاقا من چن شب قبل خوابم نمیبرد.گفتم بذار خوش بگذرونم
یه مسیج با متن: “جسد رو دفن کردیم حالا کجا بیایم؟” نوشتم و فرستادم واس ۳تا شماره ناشناس
اولی بعد از ۱۰دیقه:مشترک مورد نظر خاموش میباشد!!!
دومی بعد از ۱۰دیقه:نماز میت و بخون بعد آدرسو واست میفرستم!!!
سومی بعد از ۱۰دیقه:من خودم سرگرد کلانتری هستم و تا ۱۰دیقه دیگه پیشتم گوگولی!!!
من بعد از ۰ دیقه:مشترک مورد نظر خاموش میباشد!!!



برچسب‌ها:
[ جمعه 28 اسفند 1394برچسب:مسیج, ] [ 17:14 ] [ مهدی موسوی ]
[ ]

نامه

نامه ای به داعش (کاملا جدی)

.

.

عزیز دلم به هر جا می خوای حمله کنی مشکلی نیست هر جا رو هم می خوای خراب کنی بازم مشکلی نیست ولی با این دکل مکل 

اینترنت کاری نداشته باش 

با 75ملیون ادم بیکار مواجه میشی



برچسب‌ها:
[ یک شنبه 27 دی 1394برچسب:تحدید, ] [ 22:24 ] [ مهدی موسوی ]
[ ]

کمک

خدایا یه سوال داشتم

.

.

.

دقیقا داری با زندگی من چی کار می کنی بگو شاید

بتونم کمکت کنم



برچسب‌ها:
[ یک شنبه 27 دی 1394برچسب:کمک, ] [ 22:18 ] [ مهدی موسوی ]
[ ]

فردوسی

ی روز فردوسی داشته قدم میزده,دختره میاد میگه:فلدوسی,شاعلم,عجیجم چیکا میتونی؟

فرودسی میگه :
 
بسی رنج بردم در این سال سی / دخترا ریدن تو این فارسی!!!!

 



برچسب‌ها:
[ یک شنبه 27 دی 1394برچسب:فردوسی, ] [ 20:19 ] [ مهدی موسوی ]
[ ]

نیایش

ﺩﯾﺸﺐ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﮔﻔﺘﻢ : ﺑﮕﯿﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ .. . . .
 
 ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﻧﺪﺍ ﺁﻣﺪ : ﮔﻮﺷﯿﺘﻮ ﺑﺪﻩ .. . .
 
 ﻣﻨﻢ ﺳﺮﯾﻊ ﺭﻓﺘﻢ ﺯﯾﺮ ﭖﺘﻮ ﺧﺮﻭﭖﻒ ﮐﺮﺩﻡ… ... 
 
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻧﺪﺍ ﺁﻣﺪ : ﺩﯾﮕﻪ ﺯﺭ ﻧﺰﻧﯿﺎ !!!… ...
 
 ﮔﻔﺘﻢ : ﭼﺸﻢ


برچسب‌ها:
[ یک شنبه 27 دی 1394برچسب:نیایش با خدا, ] [ 20:18 ] [ مهدی موسوی ]
[ ]

طلاق

قاضی  شما برای چی در خواست طلاق کردین

 

خانم:clash af clans

 

قاضی:جدی !! لول شوهرت چنده میاد تو کلن ما



برچسب‌ها:
[ جمعه 25 دی 1394برچسب:طلاق, ] [ 10:55 ] [ مهدی موسوی ]
[ ]

ثروت

حیف که ثروت ندارم وگرنه مشتمو می کوبیدم به دیوار  و می گفتم

 

حاظرم همه ثروتم رو بدم فقط یه لحظه ارامش داشته باشم

 

 

خیلی با کلاسه



برچسب‌ها:
[ سه شنبه 22 دی 1394برچسب:ثروت, ] [ 14:55 ] [ مهدی موسوی ]
[ ]

نماز

داشتم نماز می خوندم مدام تصویر عمم جلوی چشمم ضاهر میشد

 

 

خیلی ریز فهمیدم خدا غیر مستقیم داره اشاره می کنه این نمازی که می خوری به درد عمت می خوره



برچسب‌ها:
[ یک شنبه 20 دی 1394برچسب:نماز, ] [ 21:15 ] [ مهدی موسوی ]
[ ]

شام

به مامانم میگم مامان شام نداریم 

گفت برای همون دخترایی که براشون پست میزاری برات غذا درست کنن

.

.

.

.

دخترا من فسنجون دوست دارم



برچسب‌ها:
[ یک شنبه 20 دی 1394برچسب:شام, ] [ 21:11 ] [ مهدی موسوی ]
[ ]

جوک

تو خیابون با تلفن حرف میزدم یه یارو فضولی از بغلم داشت رد میشد به حرفام گوش می کرد 

منم پشت تلفن گفتم من اونو زنده می خوام 

صبر کن یکی حرفامو شنید!

کاپشن قرمز رو بزن 

یارو از ترسش مثل ئلنگ زیگ زاگ میرفت

 

البته دکتر هم رفتم گفت مرض داری



برچسب‌ها:
[ یک شنبه 20 دی 1394برچسب:جوک, ] [ 21:7 ] [ مهدی موسوی ]
[ ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد