ضرب المثل

car is  not   r

 

 

یه ضرب المثل قدیمی هست می گه کار ار نیست



برچسب‌ها:
[ یک شنبه 20 دی 1394برچسب:ضرب المثل, ] [ 20:21 ] [ مهدی موسوی ]
[ ]

بخند

به قلبم گفتم دلم تنگ شده

 

دلم هوای یار کرده

 

 

در کمال ناباوری گفت ببین داداش من وظیفه من خون رسانی به بدن هست اگه می خوای زر مفت بزنی تا یه لحظه وایسم 

هم خودمو راحت کنم هم تو رو

 

می دونی چرا این حرفو گفت اخه 24ساعت داره کار میکنه برای یه لقمه نون حلال



برچسب‌ها:
[ یک شنبه 20 دی 1394برچسب:جوک, ] [ 20:18 ] [ مهدی موسوی ]
[ ]

کی به کیه

ایا می دانستید  سالانه یک انسان مبتلا به الزایمر میشود

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.کی به کیه باو دانشمندا که بی کارن کپی کن بره

.

.

.

.

.

.

..

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

 

دیگه برای چی پاین میای دیگه چیزی نیست

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

..

بازم که امدی برو دیگه



برچسب‌ها:
[ شنبه 5 دی 1394برچسب:کی به کیه, ] [ 12:29 ] [ مهدی موسوی ]
[ ]

جوکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مامانه به پسرش میگه: میدونم که شیطون گولت زد که موهای خواهرتو کشیدی! پسرش میگه آره، ولی لگدی که زدم تو شکمش ابتکار خودم بود!



برچسب‌ها:
[ شنبه 5 دی 1394برچسب:بخند , ] [ 12:28 ] [ مهدی موسوی ]
[ ]

پ ن پ

په نه په, طنز پ نه پ, طنز های په نه په

     مگس اومده تو خونه، رفتم حشره کش آوردم، مامانم می گه می خوای بکشیش؟ پـَـــ نــه پـَـــ می خوام بزنم زیر بغلش بوی عرق نده!

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

    رفتم گل فروشی، می گم ببخشید، کاکتوس هم دارید؟ می گه واسه دکور می خواین؟ پـَـــ نــه پـَـــ تو خونمون شتر پرورش می دیم، می خوام یه وقت احساس غربت نکنن، حس کنن خونه خودشونه!

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

    از حموم اومدم بیرون، حوله تنم کردم مادرم می گه حموم بودی؟ پـَـــ نــه پـَـــ تجویز دکتره روزی دو بار قبل از غذا حوله بپوشم!

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

    سر جلسه امتحان به جلوییم میگم سوال ۳ رو بلدی؟! میگه آره می خوای!؟ پـَـــ نــه پـَـــ نگرانت بودم میخواستم اگه ننوشتی بت بگم!!!

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

    اومدم در یخچالو باز میکنم دنبال غذا مامانم میگه گشنته؟ پـَـــ نــه پـَـــ اومدم ببینم کی هی چراغ این تو رو خاموش روشن می کنه!

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

    تو حموم به مامانم می گم یه صابون بده میگه: مگه صابون نیست؟ پـَـــ نــه پـَـــ تعدادمون زیاده میترسم یه وقت کم بیاد!!!!

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

    رفتم باغ وحش از نگهبانه میپرسم ببخشید آقا قفس شیرا کجاست ؟ میگه بازدید کننده ای پـَـــ نــه پـَـــ نه از اقوامشون هستم اینورا کاری داشتم گفتم سری بهشون بزنم

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

    یارو کارتن خواب رو دیده میپرسه گداست؟ پـَـــ نــه پـَـــ کارمند بانکه! محل زندگیشون اینجا تو کارتنه !

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

    پارتی بودیم … ملت اون وسط داشتن دستارو تکون میدادن و میرقصیدن … رفیقم میگه دارن میرقصن!؟ پـَـــ نــه پـَـــ اینجا گیر افتادن! دارن برای هلیکوپتر امداد دست تکون میدن تا نجاتشون بده

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

    از سایت ۴SHARED میخواستم یه فایل دانلود کنم ….. ۵۶۰ ثانیه صبر کردم بعد پیغام میده : میخوای این فایل رو دانلود کنی ؟ میگم پـَـــ نــه پـَـــ خیلی حال داد یکبار دیگه بشمر من بازم برم قایم شم ….. نیایا

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

    رفتم دادگستری یارو میپرسه شکایت داشتید؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ یه خورده برنج آوردم با ترازوی عدالت وزن کنم !

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

    رفتم تی وی پرشیا واسه تست رقص ممد خردادیان گفت : اومدی برقصی ؟ !!! پـَـــ نــه پـَـــ اومدم تاتیانا برقصه من شاباشش کنم !!!!!!
    از اون ور رفتم Next Persian Star مهرداد گفت اومدی بخونی ؟؟؟؟ پـَـــ نــه پـَـــ اومدم ببینم رنگ موهای وارطان طبیعیه یا مصنوعی !!!

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

    تو خونه جلو کامپیوترم نشستم داداشم از بیرون اومده میگه خونه ای؟؟؟ پـَـــ نــه پـَـــ تو جاده تهران – قمم…میگه پای سیستمی؟؟؟ پـَـــ نــه پـَـــ پشت فرمونم دارم تو اتوبان رانندگی می کنم

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

    تو خیابون دست دوست دخترمو گرفتم دارم رد میشم دختر خالم دیدتم میگه اااا دوست دخترته؟؟؟گفتم پـَـــ نــه پـَـــ کوره دارم از خیابون ردش میکنم ثواب داره

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

مرغ و از فریزر در آوردم میگه می خوای غذا درست کنی ؟! پـَـــ نــه پـَـــ خانوادش اومدن از سردخونه میخوان ببرن خاکش کنن….



برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 12 آذر 1394برچسب:پ ن پ, ] [ 21:50 ] [ مهدی موسوی ]
[ ]

سه بعدی

 

 

Image result for ‫عکس های یک دقیقه به عکس نگاه کن‬‎

 

 



برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 12 آذر 1394برچسب:عکس های سه بعدی, ] [ 14:24 ] [ مهدی موسوی ]
[ ]

عکس

چشماتو بکش به سمت بیرون و به افتخارش نظر بده 

Image result for ‫عکس های یک دقیقه به عکس نگاه کن‬‎

 

 

 



برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 12 آذر 1394برچسب:عکس, ] [ 14:20 ] [ مهدی موسوی ]
[ ]

جوک های زیبا


یکی از دوستام هست هر وقت زنگ میزنم خونشون میگه مهمون داریم منم بهش گفتم اگه روزی یه مهمونم داشته باشین همه ی اعضای سازمان ملل و یونیسف هم که اومده بودن خونتون تا حالا تموم شده بودن
فک و فامییییییییییییله دارن ماشالا هزار پا
دوستم
مهموناشون
کاخ سفید رو سیاه شده

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

مادرم زنگ زده خوابگاه بهش میگم مامان کار دارم یه ۳۰ دقیقه دیگه زنگ بزن …
برگشته میگه من دیگه وقت ندارم شتلق گوشیو گذاشته الان یه هفتست بهم زنگ نمیزنه !!!!!!!
خوب چیکار کنم که کار داشتم مادر من
مامانه حساس که ما داریم !!!!!!
والله

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

دختر عمم ۸ سالشه اومدن خونمون در رابطه با تهیه کننده مستندهای نشنال ژئوگرافیک صحبت میکرد.من تا ۱۵ سالگی جلو پنکه صدای اورنگوتال در میاوردم اطرافیانم تشویقم میکردن.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

من یه خواهرزاده ی ۳ساله دارم آقا… وقتی بیکارتوخونه نشستم باورکنیدتاجوابشوندم تا۲۴ساعت فقط خواهدگفت=دایی.علیییییی.وقتی هم جوابشو میدم فقط نگام میکنه تازه وقتی هم میزنه زیرگریه میپرسیم چی شد میگه دایی زد… من تااینحدم یعنی لطفا مسعولین رسیدگی کنن این بچه های دهه ی جدید چشونه

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

یه روز سرد زمستونی با،بابام تو حیاط وایسادیم! باباهه برگشته بهم میگه برو در حیاطو ببند،هوا سرده، مام رفتیم،رسیدم نزدیک در به خودم گفتم؛یعنی در حیاطو ببندم هوا گرم میشه! برگشتم .باباهه رو نگاه کردم! دیدم یه لبخند خفنی رو لبشه!نگو منو سوژه کرده! اینم باباست ما داریم!!!!!!

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

مامانـــم به مــــــدت یک هفته رفته خونه خالــــــم
مـــــــام داشتیم از گشنگی میمردیم و کل خونه هــــــم ریخت و پاش بود.
بـــــــراش اس ام اس دادم:
رفیق من سنگ صبور غم هام
به دیدنم بیا که خیلی تنهام
هیشکی نمیفهمه چه حالـــــــــی دارم
چه دنیایه رو به زوالــــــــــی دارم
مامانـــــــم هـــــــم تو جوابــــــم نوشته بود:
تنهای بـــــــی سنگ صبور
خونه ی ســــــرد و سوت کور
توی شبات سـتاره نیست
مونــــــــدی و راه چاره نیست
اگرچه هیچکس نیومد ســـــــری به تنهاییت نزد
اما تو کوه درد باش طاقت بیار و مـــــــــرد باش
یه چــــــند تا شکلک خنده شیـــطانی و زبون در آوردنم برام فرســـــــتاده بود!!
خب مادر خانوووم الان چــــــه وقته حاضر جوابیه؟ پاشو بیا به خونه زندگیت برس دیگه :|

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

اس ام اس زدم به داداشم میگم اگه پول داشتی واسم شارژ بخر خونه حساب میکنیم. اس داده باشه ولی الان خونه ی دوستمم هر وقت دارم حرکت میکنم یه تک بنداز یادم بیار!!!!!!!!!! خو داداش گلم من علم غیب ندارم که دارم؟ نه واقعا دارم؟

خو چه جوری بفهمم تو داری میای؟ داداشه ما داریم؟

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

یادش بخیر:
بچه که بودم خواهرم خیلی بچه بود!!! منم بش می گفتم هرکی خوراکی هاشو دیر تر تموم کنه برندس. بعد تند تند (مثل گاو) خوراکی هامو می خوردم. خب اونم برنده می شد بعد با حالت مظلومانه بهش می گفتم میای خوراکیاتو با هم بخوریم؟ اونم دلش می سوختو قبول می کرد بعد که خوراکیاش تموم می شد می زد زیر گریه. عالمی داشتیم.
زمان ما همه ساده بودن هی روزگار. پیر شدیم

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

بابام امروز ۱ تن هندونه خریده واسه گوسفندای بابا بزرگم و میگه : بخورن جیگرشون حال بیاد …
حالا من دیروز داشتم یه نصفه هندونه میخوردم بهم میگه : سگ خورش نکن اسراف کنی … قاشق بردار تهشو قشنگ بتراش وگرنه دیگه از هندونه خبری نیست …
یعنی بخوام به صورت ریاضی حساب کنم : من <<< گوسفند

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

مامان و بابام چند شب پیش با هم دعواشون شد و مامانم قهر کرد رفت خونه مامانش اینا …
بابام گفت به جهنم خودم به تنهایی زندگی میکنم !!! بعد از چند شب که کلی ظرف نَشُسته تو کابینت جمع شد ، دستارو زد بالا ظرفا رو بشوره ؛ دیدم زیر لب داره غر میزنه و میگه اینم شد زن ؟؟؟ ببین این قابلمه ها چقدر جرم گرفته سیاه شده ؟!؟!؟!
صدام زد آهای پسر بیا ببین انقدر ساییدم این قابلمه رو ، ببین چه برقی میزنه کیف کن برو برا مامانت تعریف کن …
رفتم نگاه کردم دیدم همه قابلمه های تفلون مامانم رو با سیم ظرف شویی به قدری ساییده که سفید شده !!!
فقط اب دهنم رو قورت دادم و آماده جنگی عظیم شدم …

 

 



برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 12 آذر 1394برچسب:جوک, ] [ 14:10 ] [ مهدی موسوی ]
[ ]

فک فامیله ما داریم


یکی از دوستام هست هر وقت زنگ میزنم خونشون میگه مهمون داریم منم بهش گفتم اگه روزی یه مهمونم داشته باشین همه ی اعضای سازمان ملل و یونیسف هم که اومده بودن خونتون تا حالا تموم شده بودن
فک و فامییییییییییییله دارن ماشالا هزار پا
دوستم
مهموناشون
کاخ سفید رو سیاه شده

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

مادرم زنگ زده خوابگاه بهش میگم مامان کار دارم یه ۳۰ دقیقه دیگه زنگ بزن …
برگشته میگه من دیگه وقت ندارم شتلق گوشیو گذاشته الان یه هفتست بهم زنگ نمیزنه !!!!!!!
خوب چیکار کنم که کار داشتم مادر من
مامانه حساس که ما داریم !!!!!!
والله

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

دختر عمم ۸ سالشه اومدن خونمون در رابطه با تهیه کننده مستندهای نشنال ژئوگرافیک صحبت میکرد.من تا ۱۵ سالگی جلو پنکه صدای اورنگوتال در میاوردم اطرافیانم تشویقم میکردن.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

من یه خواهرزاده ی ۳ساله دارم آقا… وقتی بیکارتوخونه نشستم باورکنیدتاجوابشوندم تا۲۴ساعت فقط خواهدگفت=دایی.علیییییی.وقتی هم جوابشو میدم فقط نگام میکنه تازه وقتی هم میزنه زیرگریه میپرسیم چی شد میگه دایی زد… من تااینحدم یعنی لطفا مسعولین رسیدگی کنن این بچه های دهه ی جدید چشونه

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

یه روز سرد زمستونی با،بابام تو حیاط وایسادیم! باباهه برگشته بهم میگه برو در حیاطو ببند،هوا سرده، مام رفتیم،رسیدم نزدیک در به خودم گفتم؛یعنی در حیاطو ببندم هوا گرم میشه! برگشتم .باباهه رو نگاه کردم! دیدم یه لبخند خفنی رو لبشه!نگو منو سوژه کرده! اینم باباست ما داریم!!!!!!

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

مامانـــم به مــــــدت یک هفته رفته خونه خالــــــم
مـــــــام داشتیم از گشنگی میمردیم و کل خونه هــــــم ریخت و پاش بود.
بـــــــراش اس ام اس دادم:
رفیق من سنگ صبور غم هام
به دیدنم بیا که خیلی تنهام
هیشکی نمیفهمه چه حالـــــــــی دارم
چه دنیایه رو به زوالــــــــــی دارم
مامانـــــــم هـــــــم تو جوابــــــم نوشته بود:
تنهای بـــــــی سنگ صبور
خونه ی ســــــرد و سوت کور
توی شبات سـتاره نیست
مونــــــــدی و راه چاره نیست
اگرچه هیچکس نیومد ســـــــری به تنهاییت نزد
اما تو کوه درد باش طاقت بیار و مـــــــــرد باش
یه چــــــند تا شکلک خنده شیـــطانی و زبون در آوردنم برام فرســـــــتاده بود!!
خب مادر خانوووم الان چــــــه وقته حاضر جوابیه؟ پاشو بیا به خونه زندگیت برس دیگه :|

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

اس ام اس زدم به داداشم میگم اگه پول داشتی واسم شارژ بخر خونه حساب میکنیم. اس داده باشه ولی الان خونه ی دوستمم هر وقت دارم حرکت میکنم یه تک بنداز یادم بیار!!!!!!!!!! خو داداش گلم من علم غیب ندارم که دارم؟ نه واقعا دارم؟

خو چه جوری بفهمم تو داری میای؟ داداشه ما داریم؟

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

یادش بخیر:
بچه که بودم خواهرم خیلی بچه بود!!! منم بش می گفتم هرکی خوراکی هاشو دیر تر تموم کنه برندس. بعد تند تند (مثل گاو) خوراکی هامو می خوردم. خب اونم برنده می شد بعد با حالت مظلومانه بهش می گفتم میای خوراکیاتو با هم بخوریم؟ اونم دلش می سوختو قبول می کرد بعد که خوراکیاش تموم می شد می زد زیر گریه. عالمی داشتیم.
زمان ما همه ساده بودن هی روزگار. پیر شدیم

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

بابام امروز ۱ تن هندونه خریده واسه گوسفندای بابا بزرگم و میگه : بخورن جیگرشون حال بیاد …
حالا من دیروز داشتم یه نصفه هندونه میخوردم بهم میگه : سگ خورش نکن اسراف کنی … قاشق بردار تهشو قشنگ بتراش وگرنه دیگه از هندونه خبری نیست …
یعنی بخوام به صورت ریاضی حساب کنم : من <<< گوسفند

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

مامان و بابام چند شب پیش با هم دعواشون شد و مامانم قهر کرد رفت خونه مامانش اینا …
بابام گفت به جهنم خودم به تنهایی زندگی میکنم !!! بعد از چند شب که کلی ظرف نَشُسته تو کابینت جمع شد ، دستارو زد بالا ظرفا رو بشوره ؛ دیدم زیر لب داره غر میزنه و میگه اینم شد زن ؟؟؟ ببین این قابلمه ها چقدر جرم گرفته سیاه شده ؟!؟!؟!
صدام زد آهای پسر بیا ببین انقدر ساییدم این قابلمه رو ، ببین چه برقی میزنه کیف کن برو برا مامانت تعریف کن …
رفتم نگاه کردم دیدم همه قابلمه های تفلون مامانم رو با سیم ظرف شویی به قدری ساییده که سفید شده !!!
فقط اب دهنم رو قورت دادم و آماده جنگی عظیم شدم …

 

 



برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 12 آذر 1394برچسب:فک و فامیله ما داریم, ] [ 14:10 ] [ مهدی موسوی ]
[ ]

ججووکک

ﺣﻤﻮﻡ ﺑﻮﺩﻡ
ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﺭ
ﻣﯿﮕﻢ : ﺑﻠﻪ
ﻣﯿﮕﻪ : ﺣﻤﻮﻣﯽ ؟؟
ﻣﯿﮕﻢ : ﻧﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻟَﻨﺪﻧﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﻣﻨﻮ ﺍﺯﺭﺍﺩﯾﻮ ﺑﯽ ﺑﯽ ﺳﯽ ﻣﯿﺸﻨﻮﯼ
ﻣﯿﮕﻪ : ﺩﺭ ﺯﺩﻡ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻢ مهمونا اومدن ..دختراشون ﺭﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﺖ ﺩﺍﺭﻥ ﺑﺎ وايبر و لاينت ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻦ,
ﻟﺒﺎﺱ ﻭ ﺣﻮﻟﻪ ﺍﺕ ﻫﻢ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﺑﺮ ﻣﯿﺪﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺗﻮ ﻟﻨﺪﻥ ﺑﻤﻮﻧﯽ ﺗﺎ بفهمي ﺩﺭﺳﺖ ﺟﻮﺍﺏ پدرتو بدي !!!!{-15-}



برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 12 آذر 1394برچسب:ججووکک, ] [ 13:50 ] [ مهدی موسوی ]
[ ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد